1 . برای آگاهی از مواردی از اجتهادهای صحابه و ردّ و تأیید آن توسط پیامبر به نقل از منابع روایی و تاریخی ر.ک: مصطفی عبدالرزاق، تمهید لتاریخ الفلسفة الاسلامیه، ص 136ـ153 و طه جابر، ادب الاختلاف فیالاسلام ص33ـ46.
2 . آل عمران آیه 193.
3 . به عنوان نمونه، قرآن مجید به برخی از پرسشهای آنها تحت عنوان «یسئلونک» اشاره کرده است. اما از مجموع پانزده موردی که قرآن گزارش کرده تنها یک مورد آن پرسش درباره روح و دو مورد دیگر آن مربوط به زمان قیامت و نه چگونگی آن میباشد و بقیه پرسشها دربارة موضوعات محسوس و فروع فقهی و گاهی حوادث تاریخی میباشد.
4 . عبداللّه فیاض، تاریخ الامامیه، ص13ـ14. رجوع شود برای گزارشهای حدیثی درباره این روحیه نیز ر.ک: سنن دارمی، ج1، ص 46 به بعد و خواجه عبداللّه هروی انصاری، ذمّالکلام.
5 . برای تفصیل این مطلب ر.ک: مصطفی عبدالرّزاق، تمهید لتاریخ الفلسفة الاسلامیه، ص 147 به بعد.
6 . ابن قیم جوزیه ،اعلام الموقعین، ج1، ص 40ـ55 و همچنین ر.ک: مقریزی، الخطط والآثار، ج3، ص431ـ437.
7 . برای آگاهی از نمونههای این احادیث ر.ک: خواجهعبدالله هروی انصاری، همان، ج1 ، باب اوّل و دوم و ابن رجب بغدادی، فضل علم السلف علی الخلف، ص 15ـ20.
8 . برای آگاهی از مواردی از مخالفتها و ایستادگیهای صحابه ر.ک: ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج12، ص 83ـ87؛ ج 6، ص 51ـ52 و ابن حزم، الاحکام فی اصول الاحکام ج5، ص92ـ97.همچنین ر.ک: شرف الدّین ،النص والاجتهاد.
9 . اسراء(17) آیه85.
10 . طه جابر، ادب الاختلاف فی الاسلام، ص 48.
11 . محمد بن ابراهیم وزیر ،البرهان القاطع، ص 36ـ37.
12 . مصطفی عبدالرزاق، همان، ص 148 ـ 149 و 280 ـ 281، سامی نشار، نشاة الفکر الفلسفی، ج1، ص34.
13 . نمونههایی از شبهات که به اعتقاد شهرستانی منشأ آن شیطان و منافقین بوده، ر.ک: شهرستانی، الملل والنحل، ج 1، ص 23ـ27.
14 . توبه(9) آیه 61.
15 . شهرستانی ،الملل و النحل، ج1، ص 29.
16 . ر.ک: محمدبهی ،الجانب الالهی، ص31؛ فضل اللّه زنجانی، تاریخ علم الکلام، ص 13؛ اشعری ،مقالات الاسلامیین، مقدمه محقق، ص 14 و طه جابر ادب الاختلاف فیالاسلام، ص 48.
17 . ر.ک: مصطفی عبدالرزاق، تمهیدٌ لتاریخ الفلسفه الاسلامیه، ص 147ـ149؛ محمدبهی، الجانب الالهی، ص31؛ سبحانی بحوث فی الملل و النحل،ج1، ص 48. همچنین برای آگاهی از آن دسته از احادیث و سخنانی که از پیامبر و صحابه در جلوگیری از خوض در برخی مباحث کلامی شده است ر.ک: خواجه عبدالله هروی انصاری، ذم الکلام.
18 . ر.ک: صحیح بخاری، کتاب المرضی؛ صحیح مسلم، ح 1257 وابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج2، ص 370.
19 . برای آگاهی از چنین دستورهایی ر.ک: نساء(4) آیه80؛ حشر(59) آیه 7؛ احزاب(33) آیه 36 و حجرات(49) آیههای 1ـ2.
20 . برخی از فرمایشات امام علیu دربارة اطاعت از سنت پیامبر ر.ک: نهجالبلاغه، خطبههای 89،100،120،128،147و149.
21 . ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج2، ص 370؛ همچنین ر.ک: شهرستانی،همان ج1، ص 29. و برای تحلیل این جریان ر.ک: صائب عبدالحمید ،تاریخ الاسلام، الثقافی والسیاسی ص235ـ240.
22 . وجود چنین دیدگاهی علاوه بر روایات و احادیث که در منابع سنی و شیعه گردآوری شده، ر.ک: ابوحاتم رازی، کتاب الزینه، بخش سوم، ص 295. همچنین ر.ک: قاضینعمان،: اختلاف اصول المذاهب، ص43-44و61. وی در آنجا نقطه آغازین همه اختلافات را انحراف از مکتب اهلبیت میداند. البته اگر ملاک فرقهبودن را اجتماع عدهای از مردم پیرامون دیدگاهی خاص و تعداد آن را از طایفه بیشتر بدانیم و معتقد باشیم موضع و دیدگاه علاقهمندان به امام علیu به گونهای بوده که موجب تمایز آنان از دیگران نبوده و از نظر تعداد نیز قابل توجه بوده، مسیر بحث بهگونهای دیگر خواهد شد، چرا که هر چند به تعبیر امام علیu قریش میدانستند که او به منزلة سنگ زیرین آسیاب است، اما آن دانستن و اعتقاد به برتری وی به استثنای برخی از اعتراضهای موردی چندان جلوه و ظهوری نداشت. خود وی نیز در مواردی رمز سکوت خود را علاوه بر عدم حضور حاضر و بییاوری، ترس از فرقهگرایی و ایجاد اختلاف میداند. به عنوان نمونه ر.ک: نهجالبلاغه، خطبه شقشقیه و خطبه 27.
23 . برای آگاهی از نمونههایی از آن ر.ک: سنن دارمی، ج 1، ص 44ـ46.
24 . سیوطی، الاتقان، ج 2 ص 113، درالمنثور، ج 6 ص 317. ماجرای صیبغ بن عسل تمیسی که به خاطر پرسشی دربارة متشابهات قرآن، به دست عمر تنبیه بدنی و از مدینه به بصره تبعید شد در بسیاری از منابع آمده است. از جمله ر.ک: سیوطی، صون المنطق و الکلام ص 17ـ 18 و ابن جوزی، مناقب عمر، ص108 ـ 110.
25 . سیوطی، صون المنطق و الکلام، ص 31 به بعد و شهرستانی، همان ،ج 1 ص84ـ85 و95ـ99.
26 . ر.ک: عبدالله فیاض، تاریخ شیعه امامیه، ص14.
27 . برای آگاهی بیشتر از شواهد تاریخی بر اختلاف درک صحابه و تفاوت فهم آنها در غرایب و متشابهات قرآنی ر.ک: محمد حسین ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 63 ـ 64؛ محمد هادی معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 204 ـ 211 و سیدمحمدباقر حجتی، تاریخ تفسیر و نحو، ص 22 به بعد و برای بررسی این تفاوتها نیز ر.ک: احمد امین، فجر الاسلام، ص 197ـ199 و نقل شده که وقتی آیه «کلوا واشربوا حتی یتبین لکم الخیط الأبیض من الخیط الأسود من الفجر»(بقره(2) آیه187) نازل شد عدی بن حاتم دو طناب سیاه و سفید تهیه کرد و در هنگام صبح به آن نگاه میکرد تا رنگ هر یک از آنها متمایز شود و وقتی این جریان را پیامبر دانست به او گفت که منظور تمایز سفیدی صبح از سیاهی شب است نه تمایز رنگ طناب سیاه از سفید. ر.ک: تفسیر طبری، ج2، ص 100،ذیل آیه مذکور.
28 . ر.ک: مقدمه تفسیر المیزان، ج1و برای تأیید این دیدگاه ر.ک: احمد امین، فجر الاسلام، ص 200.
29 . برای آگاهی از برخی از این شواهد ر.ک: سیدمحمدباقرحکیم، علوم القرآن، ص 248 ـ 252.
30. برای تحلیل بیشتر این مطلب ر.ک: محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج1، ص 38ـ134؛ سیدمحمدباقر حکیم، علوم القرآن،ص 269ـ306، ص 255ـ350؛ معرفت، التفسیر والمفسرون، ج1، ص 169 برای نقد این دیدگاه ر.ک: محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج1، ص 480 ـ 496.
31. ویژگی برخی از معاشرتهای آنها و نوع مخاطبه با پیامبر یا خالی کردن صحنه جنگ هنگام شنیدن شایعه قتل پیامبر، و صفوف نماز جمعه هنگام شنیدن صدای دهل کاروان تجاری و یا داستان افک از این نمونهها است.
32. برای آگاهی از طرح پرسش از طرف امام ر.ک: متقی، کنزالعمال، ج2، ص 565؛ تفسیر ابن کثیر، ج4، ص231. و مقایسه کنید با پاسخ برخی صحابه در جواب شبهات در همین کتاب تفسیری، ص 232.
همچنین برای اطلاع از بیتوجهی به معارف قرآن و فقدان آگاهی از سنّت پیامبر و پیامدهای اختلاف و فرقهگرایی آن از زمان امام علیu ر.ک: نهجالبلاغه، خطبههای 18و21و87 و تاریخ یعقوبی ج2، ص 98.
33. سیوطی، الاتقان، ج2، ص 113و شاطبی، الموافقات، ج2، ص 87ـ88. پرسشها و شبهات کلامیای نیز از طرف صحابه گزارش شده، از جمله ر.ک: توحید صدوق، باب الاستطاعه روایت 23، سیوطی، تاریخ الخلفا، ص94؛ ابن مرتضی، المنیة والامل، ص 51ـ52 و شهرستانی، همان ، ج1، ص 46. مخالفان مباحث عقلی و کلامی نیز مواردی از این پرسشها را در زمان پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلّم) نیز گزارش میکنند.
34. برای اطلاع از سختگیری عمر در پرسشهای دینی ر.ک: علامة امینی، الغدیر، ج6، ص 290ـ300 به نقل از: منابع اهل سنت و ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج1، 101ـ102. بیتوجهی و نهی از توجه به مباحث کلامی را به راحتی میتوان به عنوان یک جریان مستمر تاریخی و قابل توجه، بررسی کرد و کافی است بدانیم که بسیاری از محدثان و فقها، بهویژه در قرن دوم و سوم، از مباحث کلامی جلوگیری میکردند و آن را بهعنوان بدعتی مذموم میدانستند و فرقهها و افراد علاقهمند به این مباحث را تکفیر کرده، فتوای بر بیدینی و زندقه و قتل آنها میدادند. برای اطلاع از نمونههایی از این قبیل برخوردها ر.ک: هروی، ذم الکلام، سیوطی، صون المنطق والکلام، فضل الله زنجانی، تاریخ علم کلام، ص 28ـ32.
35. آل عمران(3) آیه7.
36. برای اطلاع از گزارشهای مختلف دربارة روحیه عدم کتابت حدیث و منع آن در میان صحابه و تابعان و حتی قرون بعدی ر.ک: ابن عبدالبر، جامع بیان العلم، خطیب بغدادی، تقیید العلم و سیدمحمدرضا جلالی، حسینی، تدوین السنه، روحیه عدم کتابت؛ محمد عجاج خطیب؛ صبحی صالح، السنه قبل التدوین، علوم الحدیث، 32ـ36؛ باکرم ضیاء عمری، حوث فی تاریخ السنه المشرفه، ص 146ـ150؛ محمد عجاج خطیب، اصول الحدیث، ص92ـ93 و ابوریه، اضواٌ علی السنه المحمدیه، ص 53ـ57.
37 . ر.ک: احمد امین، فجرالاسلام ص 195 ـ 205 ، 300 ـ 302.
38 . برای آگاهی از سیر تدریجی ظهور این مباحث ر.ک: زنجانی، تاریخ علم کلام، ص 22-25.
39 . علوم اسلامی، بخش مربوط به کلام. نکته دیگری که میتوان مطرح کرد و آن را قابل تأمل دانست این است که چه بسا بسیاری از موارد طرح چنین مباحثی برای ما گزارش نشده باشد و اگر
گزارش میشد نتیجه دیگری گرفته میشد.
40 . برای آگاهی از گزارش اجمالی از این عوامل ر.ک: ابوزهره،کتاب تاریخ المذاهب الاسلامی، ص7ـ18.
41 . بحوث فی الملل والنحل، ج1، ص 7، شبلی نعمانی، تاریخ علم کلام، احمد محمود صبحی، فی علم الکلام، ج1، ص 30 به بعد و عبدالفتاح مغربی، الفرق الکلامیه الاسلامیه، ص 47ـ107.
42 . تقسیمبندیهایی که از سیر تدریجی حوادث و تحولات فکری، اعم از کلامی و تفسیری و حدیثی مورد عنایت پژوهشگران است با تکیه بر ملاک حضور و عدم حضور صحابه و تابعان است که البته جای تأمل بسیاری دارد، زیرا سیر تدریجی حوادث و افزایش مباحثهها و مجادلههای کلامی و تکامل فکری جامعه اگرچه از زمان صحابه شروع و با گذر زمان به گستردگی و تکامل آنجامید، اما معلول اسباب و عوامل خاص خود بود. در واقع، خود صحابه و به دنبال آن، تابعان و بعدیها نیز از شرایط زمان تأثیر پذیرفتند.
43 . اگرچه موضوع امامت را که از مهمترین و محوریترین موارد اختلافی و به تعبیر شهرستانی سنگ بنای اختلافات بود، میتوان از جهتی کلامی دانست، اما نباید فراموش کرد که امامت را در آن زمان، با توجه به نوع نگاه مسلمانان نخست به شرایط، ویژگیها و مصادیق امام و خلیفه بایستی سیاسی و فقهی دانست.
44 . برای اطلاع از گزارش مختصر این اختلافات ر.ک: اشعری، مقدمه مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین؛ شهرستانی، الملل والنحل،ص 29ـ33. همچنین بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 13 به بعد و ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج2، ص 20 به بعد. دانشوران تاریخ تفکر اسلامی نیز موارد بسیاری از اختلافهای فقهی را که عمدتاً ناشی از تفاوت برداشت و میزان آگاهی هر یک از صحابه نسبت به کتاب و سنت پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلّم) دارد گزارش کردهاند که چندان ارتباطی به بحث ما ندارد.
45 . محمد بهی، الجانب الالهی،ص 32.
46 . برای نمونههای هر یک از این موارد ر.ک: شهرستانی، الملل والنحل،ص 29ـ35، طه جابر، ادب الاختلاف فی الاسلام، ص 50 به بعد.
47 . ر.ک: یعقوب جعفری، خوارج در اسلام، مقدمه کتاب. همچنین ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامی، ص60. وی ضمن تقسیم فرقهها به سیاسی و اعتقادی، فرقههایی، نظیر شیعه، خوارج و مرجئه را سیاسی میداند.
48 . مسائل الإمامه، ص 10ـ21.
49 . محمدبهی، الجانب الالهی فی التفکیر الاسلامی، ص 21 به بعد. همچنین ر.ک: محمد عماره، الخلافه و نشأةالأحزاب الإسلامیه و نیز ر.ک: حسین عطوان، فرق الاسلامیه فی بلاد الشام، مبحث قدریه.
50 . از جمله ر.ک: احمد امین، فجرالاسلام، ص 11 به؛ بعد، فضل اللّه زنجانی، تاریخ علم الکلام، ص13؛ غزالی، الجام العوام، ص 35ـ42 و مصطفی عبدالرزاق، تمهیدٌلتاریخ الفلسفة، ص 274 به بعد.
51 . ر.ک: محمود صبحی، فی علم الکلام، ج1، ص 21؛ الجانب الالهی فی التفکیر الإسلامی، ص 23-30؛ عبدالحمید کردی، علاقة صفات اللّه تعالی بذاته، ص 374 همچنین برای آگاهی از دیدگاه علامه طباطبایی ر.ک: المیزان، ج5، ص 276. و برای نقد این دیدگاه ر.ک: عرفان عبدالحمید، دراسات فی الفرق والعقاید الاسلامیه، ص 7ـ8 و نیز مصطفی عبدالرزاق، تمهید لتاریخ الفلسفة الاسلامیه، فصل اول.
52 . ر.ک: مقدمه ابن خلدون ص 438؛ ابو زهره ،تاریخ المذاهب الاسلامی، ص 241؛ مصطفی حلمی ،شرح قواعد منهج السلفی، ص 65 به نقل از: ابن تیمیه، شرح حدیث النزول. برای نقد این دیدگاه ر.ک: احمدامین، فجر الاسلام، ص 191ـ195. احمد امین این سخن ابن خلدون را که میگوید عرب آشنا به زبان و مفاهیم قرآن بود، به نقد میکشد.
53 . ر.ک: طه جابر، ادب الاختلاف فی الاسلام، ص 48.
54 . ر.ک: احمد امین، فجر الاسلام، ص 11.
55 . ابن قیم جوزیه، همان ، ص 50. همچنین ر.ک: مقریزی، الخط المقریزیه، ج3، ص 419 و مقدمه ابن خلدون، ص 821.
56 . مقالات الاسلامیین ص 320 ـ 323.
57 . محمود سالم عبیدات، تاریخ الفرق و عقایدها،ص 12-18. جعفر سبحانی در بیان علل فرقه گرایی در فرهنگ اسلامی بر آن است که پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلّم) بعد از رحیل خود به عالم آخرت، دینی با شاخصه بساطت و آسانی عقیده و عمل به یادگار گذاشت. آن عزیز در حالی به دیار باقی شتافت که کتابی با بیان هر آنچه لازم است و نیز سنتی روشن و برگرفته از وحی و سالم از اشتباه و بهدور از هرگونه وهن علاوه بر این، عترتی که قرین کتاب بود، به جای گذاشت. مسلمانان نخستین در پرتو این بساطت عقیده و آسانی تشریع و حجج و ادله آن، خود را از غور در روشهای کلامی و مکاتب فلسفی بینیاز میدانستند و به جای آن در اندیشه گسترش اندیشه توحید و زدودن اقسام شرک و نابودی دشمن و ظلمِ دشمنان از جامعه بشری بودند. این سادگی و روانی عقیده و تکلیف، یکی از عواملی بود که توجه آنان را از اعتنا به شیوههای فلسفی بازداشته بود. از این جهت بود که مثلاً به جای رجوع به مکاتب فکری دیگر در شناخت خدا، به آیة «افی الله شک فاطر السماوات و الارض» (ابراهیم(14) آیه10) یا آیة «ام خلقوا من غیر شیٍ ام هم الخالقون»(طور(52) آیه 35) و یا در رد شرک
و دوگانه پرستی به آیه شریفه «لو کان فیهما الهةٌ إلّا الله لفسدتا» (انبیاء(21) آیه33) استشهاد میکردند. برای هر یک از مسائل صفات الهی و احوال مبدأ و معاد نیز که بعدها محور مباحث پیچیده کلامی شد نصوصی از کتاب و سنت وجود داشت که آنان را از رجوع به غیر آن بی نیاز میکرد. گو اینکه شایسته مینمود که مسلمانان با برخورداری از چنین حجج الهی، به ریسمان محکم الهی چنگ میزدند و اختلافهای خود را رفع میکردند، اما چنین نشد و در نتیجه، بعداً به گروهها و فرقههای متعددی تقسیم شدند. (بحوث فی الملل و النحل، ج1، ص38-40).
58 . مصطفی عبدالرزاق، تمهید لتاریخ الفلسفة الاسلامیه ص 266.
59 . شبلی نعمانی ،تاریخ علم کلام، ص 8.
60 . ر.ک: حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج1، ص 446 و همچنین ذبیحالله صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ص 32ـ34.
61 . از جمله ر.ک: به نخستین آیات سورة مؤمنون و نیز آیات نخست سوره انفال.
62 . شهرستانی، الملل والنحل، ج1، ص 35.
63 . الخطط، المقریزیه، ج3، ص 420. همچنین ر.ک: طاش کبریزاده، مفتاح السعاده، ج2، ص 32؛ عبدالحمید کردی، علاقة صفات الله تعالی بابذاته، ص 40 به بعد و عطوان، الفرق اسلامیه فی بلاد الشام، فصل 1، 2 و3.
64 . علی سامی نشار، نشأة الفکر الفلسفی، ج1، ص 227ـ235.
65 . مصطفی عبدالرزاق، همان، ص 284ـ285.
66 . برای تحلیل بیشتر این مهم ر.ک: محمد عماره، الخلافة و نشأة الاحزاب الاسلامیه؛ احمد امین، فجرالاسلام، ص 252 به بعد؛ علی محمد ولوی، دیانت و سیاست در قرون نخست اسلامی، فصل پنجم و سامی نشار، نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج1، ص 227 به بعد.
67 . یک نمونه آن تقسیم شیعیان علوی به شیعیان فاطمی و کسانی است که نتیجة مستقیم تحولات عباسی بعد از شهادت امام حسینu بود.
1ـ ابن ابی الحدید،عبدالحمیدبن هبه اللّه، شرح نهج البلاغه، تحقیق فی ابوالفضل ابراهیم، بیروت، داراحیاءالتراث.
2ـ ابن اثیر، عزالدین ابوحسن، الکامل فی التاریخ، تحقیق علی شیری،بیروت ، داراالحباءِ،1408ق.
3ـ ابنحزم، علی بن احمد، الفصل فی الملل والأهواء والنحل، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمن عمیره، 5ج، چاپ دوم: بیروت، دارجیل، 1416ق.
4ـ ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، مقدمه علامة ابن خلدون، قاهره، مصطفی محمد.
5ـ ابنطاووس، علی بن موسی، الطرائف فی معرفة المذاهب الطوائف، قم، مطبعة خیام 1400ق.
6 ـ ابن قیم جوزیه، محمد بن ابیبکر، اعلام الموقعین عن رب العالمین، قاهره، دارالحدیث.
7ـ ابنکثیر، ابوالفداء اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفه، 1402ق.
8 ـ ابنمرتضی، حسینی یمانی، المنیة والأمل، مؤسسة الکتاب الثقافه، 1988م.
9 ـ اشعری،ابوالحسن، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، تحقیق محمد محییالدینعبدالحمید، 1405ق.
10ـ اشعری، علی بن اسماعیل، الابانه عن اصول الدیانه،تحقیق عباس صباغ،بیروت،دارالنفائس،1414ق.
11ـ امین، احمد، فجرالاسلام، بیروت، دار الکتاب العربی.
12ـ بغدادی، عبدالقادر، الفرق بینالفرق، تحقیق محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، المکتبة العصریه، 1998م.
13ـ بهی،محمد، الجانب الالهی فی التفکیر الاسلامی.
14ـ جابر، طه، ادب الاختلاف فی الاسلام، 1413ق.
15ـ ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، بیروت، دارالقلم، 1407ق.
16ـ رازی، ابوحاتم، کتاب الزینة، بخش سوم، تصحیح عبداللّه سلوم سامرایی، قاهره، 1957م.
17ـ زنجانی فضل اللّه، تاریخ علم الکلام فی الاسلام، تحقیق مجمع البحوث الإسلامیه، مشهد، 1417ق.
18ـ سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، بیروت، الدارالاسلامیه، 1411ق.
19ـ سلیمان بن اشعث سجستانی، ابیداود، سنن ابیداود، تحقیق محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، المکتبة العصریه.
20ـ سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، تاریخ خلفا، تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، قم، انتشارات شریف،1370.
21ـ سیوطی، عبداللّه بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، تصحیح مصطفی دیبالبقا، بیروت، دار ابن کثیر، 1407ق.
22ـ شاطبی، ابراهیم بن موسی، الموافقات فی اصول الشریعه، بیروت، دارالمعرفه، 1395ق.
23ـ شاطبی غرناطی، ابی اسحاق ابراهیم بن موسی، الاعتصام، تعلیق وتخریج محمد طعمه حلبی، بیروت، دارالمعرفه، 1418ق.
24ـ شبلی نعمانی، محمد، تاریخ علم کلام، ترجمه سیدمحمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، 1328.
25ـ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، تحقیق محمد بن فتح بدران، چاپ سوم: قم، انتشارات شریف رضی، 1363.
26ـ طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1393ق.
27ـ عبدالرزاق، مصطفی، تمهید لتاریخ الفلسفه الإسلامیه، قاهره، مکتبه الثقافة الدینیه، 1393ق.
28ـ عطوان حسین، الفرق الاسلامیه فی بلاد الشام، بیروت، دارالجیل، 1986م.
29ـ فخر رازی، محمد بن عمر، اساس التقدیس فی علم الکلام، تصحیح محمد عریبی، بیروت، دارالفکر اللبنانی، 1993م.
30ـ فیاض عبداللّه، تاریخ الامامیة و اسلافهم من الشیعه، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1986م.
31ـ کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول الکافی، تصحیح وتعلیق علیاکبر غفاری، دارصعب، بیروت، 1401ق.
32ـ متقی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی، بیروت، مؤسسه الرساله، 1413ق.
33ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ سوم: بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
34ـ مقریزی، احمد بن علی، الخطط المقریزیه، مکتبة احیاء العلوم لبنان، 1959م.
35ـ ناشی اکبر، مسائل الإمامه، تحقیق ناس اس، بیروت، 1971م.
36ـ نشار، علی سامی، نشاة الفکر الفلسفی فی الاسلام، قاهره، دارالمعارف بمصر، 1997م.
37ـ نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، نجف اشرف، مکتبة مرتضویه، 1355ق.
38ـ هروی،عبداللّه بن محمد بن علی الانصاری،ذم الکلام، تحقیق سمیع دغیم،بیروت، دارالفکر، 1994م.
پایان مقاله